واین ترس درعمق ضمیرناخوداگاه فرد جای گرفته و ایجاد اضصراب کرده و خود فرد هم به ان اگاهی نداره اما علایم ونشانهای ان بصورت دلهره و اضصراب خودش را در زندگی روزمره فرد نشان میدهد. اضصراب با ترس فرق دارد ترس منشاع خارجی دارد ولی اضصراب منشاع درونی دارد.
یکی از عوامل اضطراب ارثی و یا ژنتیکی است. تحقیقاتی که بر روی دو قلوهایی که از هم جدا زندگی میکنند و از والدین مضطرب بدنیا امدند نشان میدهند که ژن بخصوصی در این مورد نقش ندارد بلکه ترکیب بعضی از ژنها باعث چنین پیامدی میشود.
فروید یکی از دانشمندان روانشناس عقیده داره که اضصراب هسته مرکزی حالات روانی یا نوروتیک است و اضصراب را یک ترس روانی میداند. ترس از اینکه تجارب درد اور گذشته یاداوری بشوند.
فروید اضصراب را به سه دسته تقسیم کرده است.
اضصرابهای ناشی از واقعیتهای دنیای خارج یا اضصرابات عینی که منشا خطر در دنیای خارج است. که درک این خطر موجب حالات رنج اور میشود. مانند ترس از حیوانات, ترس از بیماری, ترس از جنگ.
اضصراب اخلاقی است که در ان منشا تهدید وجدان اخلاقی است.
اضصراب راون نژندی است که از غرایز و کشمکشهای درونی سر چشمه میگیرند .
فروید باور دارد که مهمترین و اولین عامل تربیت دوران کودکی اضصراب است. در این دوران است که شخصیت کودک شکل میگیرد و رفتار پدر و ماد و اولیای مدرسه میتوانند اثرقابل توجهی در رشد شخصیت کودک بوجود بیاورند.
در بعضی فرهنگها بعضی ازپدرو مادرها با سختگیری هایی که به فرزندانشان میگیرند مثل غضب, عصبانیت, سرزش, ترساندن و تنبه فیزیکی میتوانند اثر بسیار منفی در شخصیت انها بوجود بیاورند که در بزرگسالی ان سختگیریها تبدیل به اضصراب بشود.
حتی ملاحظات و وسواسهای که پدر و مادر روی کودک انجام میدهند که تو باید بهترین باشی, درس تو از همه بهتر باشد, همه کارهایت باید از روی اصول باشد و یا کودکانشان را با بچه های دیگران مقایسه کردن همه نقش مهمی در بوجود اوردن اضطراب در کودک دارند.
برای مثال: بسیاری از کودکان که از محیط مدرسه و معلم اذیت و ازار میبینند و نمیتوانند در خانوادشان و پیش پدر و مادر مطرح کنند. پس مدرسه رفتن برای انها با اضطراب همراه میشود. و شخصیت انها یواش یواش دچار تنزل میشود.
حالا ممکنه که ان کودک وقتی که بزرگ شد مدرک دکترا هم بگیره اما قادر به یک سخنرانی کوچک در یک جلسه کاری نباشه و اگر هم بخواهد که ان کار ر انجام بدهد دچار اضطراب میشود و ان اضطراب در رابطه به زمان حالش نیست بلکه برمیگرده به همان دوران کودکی و در مدرسه که مورد ازار و سرکوبی قرار گرفته بوده از طرف معلم و اولیای مدرسه.
و همانطور که فروید میگوید در دوران کودکی صحبت از ارتقاع شخصیت است و شخصیت کودک بوسیله رفتار و اعمالی است که از طرف پدر و مادر و اولیای مدرسه صورت میگیرد و باعث رشد شخصیت در کودک میشود.
بعضی ازکودکان متاسفانه در خانوادهایی بزرگ میشوند که دایم هدف سرکوبی و استثمار پدر و مادرقرار میگیرند به این معنا که بعضی از پدر و مادرها فکر میکنند چون انها را به دنیا اوردند میتوانند هر کاری که مایل هستند از طریق خشونت و فشارهای جسمی و روانی با کودک انجام دهند.
انها کودک را مانند برگ کاغذ سفیدی فرض میکنند که میتوانند روی ان مطلب بنویسند. فکر میکنند که یک کودک انسان نیست, احساس ندارد و با اذیت و ازارهای خودشان کودک را در بزرگسالی به یک فرد مضطرب و عصبانی تبدیل کنند.
و در بزرگسالی ان اظطرابات در روابط زناشویی و عاطفی فرد اثر میگذاره. برای مثال همسرانی هستند که به دلیل اضطراب قدرت صحبت راجع به بسیاری از مسائل با همسرانشان را ندارند و ان باعث بوجود امدن مشکلات در رابطه انها میشود و حتی منجر به طلاق خواهد شد.
حتی تحقیقاتی نشان داده شده مادرانی که در زمان حاملگی دچار اضطراب بودند فرزندان انها از ترسهای و اضطرابهای شدید برخوداربودند. برای مثال مادرانی که جنگ را دیدند و در معرض ترس و اضطراب و فرار بودند ان کودکی که بدنیا اوردند اغلب در سنین جوانی اعتماد به نفس کافی ندارند و از اضطرابات ناشناخته رنج میبرند.
حالتهای اضطرب همان اشفتگی فکری و جسمی است مانند حالت بیقراری و عدم ارامش, عصبی بودن, بی خوابی, احساس خستگی, تبش قلب و دلشوره.
اضطراب انواع مختلف دارد. ترسهای اجتماعی, ترس از مکانهای بسته, ترس از حیوانات, ترس از بلندی که این نوع ترسها در اواخر کودکی یا اوایل نوجوانی شروع میشود و این ترسها در فرد اضطراب ایجاد میکند .
انواع اظطراب:
اختلال وسوای Compulsive Obsessive Disorder در این حالت فرد افکار و اعمالی را بر خلاف میل خود تکرار میکند . و این بیماری میتواند وسواس فکری یا وسواس عملی یا هر دو در فرد ظاهر شود. در وسواس فکری فرد قادر نیست فکر, احساس و یا عقیده ای را از ذهن خود بیرون کند. در وسواس عملی هم فرد به یک عمل تکراری اقدام میکند مانند شستن دستها و ترسیدن از جرم و میکرب.
اختلال استرس پس از سانحه Post Traumatic Stress Disorder در روانشناسی این اختلال را گاهی بنام موج انفجار میشناسند. این حالت مربوط میشود به حادثه و سوانحی که با استرس بسیار شدید هیجانی همراه است و شدت ان میتواند اسیب دراز مدت به فرد بزند. و یکی از علایم ان خوابهای تکراری و خاطرات مبهم ولی فراگیرنده از دست دادن تعادل و پرخاشگری است که در بعضی افراد اگر معالجه نشود ممکن است که تا اخر عمر شان باقی بماند.
اختلال هراس Panic Disorder فرد دچار ملات اضطرابی ناگهانی میشود که معمولا چند دقیقه یا گاهی بیشتر به طول می انجامد. این حملات بسیار اتفاقی رخ میدهد. فرد احساس تنگی و فشردگی در قفسه سینه میکند و تپش شدید قلب همراه با عرق کردن لرزش گیجی وبا احساس از دست دادن تعادل همراه است از علایم ان است. بعضی وقتها این علایم انقدر گسترده است که افراد فکر میکنند دچار سکته قلبی شده اند و میترسند که بمیرند. و ان به خاطر این هست که بعضی از هرمونهای موجود در خون غیر عادی است.
بنابراین حوادث گوناگون زندگی نیست که در بهم زدن روحیه ما تاثیر دارد بلکه بیشتر واکنشهای ذهنی ما در مقابل حوادث است که در سرنوشت ما تاثیر دارد.
ما باید این حقیت را باور کنیم که همه ما از لحاظ شخصیت مواجه با اشکال هستیم و همه پیوسته در برابر موقعیتهای متغیری قرار داریم و حتی همین روز به روز زندگی کردن خودش توائم با مشکلات فراوان است و هر اشکالی به خودی خود زیاد مهم و خطرناک نیست بلکه مهم روشی است که برای حل ان اشکال اتخاذ میکنیم. یا بعبارت دیگر مهم چگونگی واکنش شخصی شما نسبت به حوادث است که برای روی میدهد.
برای داشتن یک زندگی متعادل باید در خودمان یک شخصیت مهربان پرورش بدهیم. همان شخصیتی که توقع داریم دیکران در برابر ما داشته باشند.
با فکر میتوانیم احساس خودمان را عوض کنیم به شرطی که مثبت باشد. به دیگران خوب فکر کنید خوشبین باشید و بدبینی دوری کنید.
دکتر مهرنگ خزاعی / روانشناس بالینی – بنیانگذار مرکز تحقیقات علمی روانشناسی دانش نوین – ایران آمریکا